معنی eliminare - جستجوی لغت در جدول جو
eliminare
حذف کردن، از بین بردن
ادامه...
حَذف کَردَن، اَز بِین بُردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
preliminare
مقدّماتی
ادامه...
مُقَدَّماتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
eliminar
حذف کردن، از بین بردن
ادامه...
حَذف کَردَن، اَز بِین بُردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
eliminar
حذف کردن، از بین بردن
ادامه...
حَذف کَردَن، اَز بِین بُردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
eliminasi
حذف
ادامه...
حَذف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
delimitare
مرز گذاشتن، محدود کردن
ادامه...
مَرز گُذاشتَن، مَحدود کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
esaminare
آزمون دادن، بررسی کنید، بررسی کردن، مورد بررسی قرار دادن
ادامه...
آزمون دادَن، بَررَسی کُنید، بَررَسی کَردَن، مُورِدِ بَررَسی قَرار دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Eliminate
حذف کردن، از بین بردن
ادامه...
حَذف کَردَن، اَز بِین بُردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
elimineren
حذف کردن، از بین بردن
ادامه...
حَذف کَردَن، اَز بِین بُردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
eliminatie
حذف
ادامه...
حَذف
دیکشنری هلندی به فارسی
laminare
لمینت کردن، آرام
ادامه...
لَمینِت کَردَن، آرام
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
limitare
محدود کردن
ادامه...
مَحدود کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی