معنی ekstrem - جستجوی لغت در جدول جو
ekstrem
افراطی
ادامه...
اِفراطی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ekstremis
افراطی
ادامه...
اِفراطی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
estremo
بیشترین، افراطی
ادامه...
بیشتَرین، اِفراطی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
extrem
به طور شدید، افراطی
ادامه...
بِه طُورِ شَدید، اِفراطی
دیکشنری آلمانی به فارسی
ekstra
اضافی
ادامه...
اِضافی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ekstra
اضافی
ادامه...
اِضافی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ekstremitas
شدّت، اندام ها
ادامه...
شِدَّت، اَندام ها
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ekstremista
افراطی، هذلولی
ادامه...
اِفراطی، هُذلولی
دیکشنری لهستانی به فارسی
ekstremalny
افراطی
ادامه...
اِفراطی
دیکشنری لهستانی به فارسی
ekstremalność
انتهایی، انحراف، شدّت، جدّیّت
ادامه...
اِنتِهایی، اِنحِراف، شِدَّت، جِدِّیَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
ekstremalnie
به طور شدید، به شدّت
ادامه...
بِه طُورِ شَدید، بِه شِدَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
secara ekstrem
به طور شدید، به افراط
ادامه...
بِه طُورِ شَدید، بِه اِفراط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی