معنی eksternal - جستجوی لغت در جدول جو
eksternal
خارجی
ادامه...
خارِجی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
eksternalitas
برون زا، خارجی
ادامه...
بُرون زا، خارِجی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
eksternalisasi
بیرونی سازی، برونی سازی
ادامه...
بیرونی سازی، بُرونی سازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
eksternalność
برون زا، برش دادن
ادامه...
بُرون زا، بُرِش دادَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
secara eksternal
از بیرون، خارجی، به طور خارجی
ادامه...
اَز بیرون، خارِجی، بِه طُورِ خارِجی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی