معنی eksponen - جستجوی لغت در جدول جو
eksponen
مقیاس گذار، توان
ادامه...
مِقیاس گُذار، تَوَان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
eksponensial
نمایی
ادامه...
نَمایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
eksponencjalnie
به طور نمایی، مرطوب
ادامه...
بِه طُورِ نَمایی، مَرطوب
دیکشنری لهستانی به فارسی
secara eksponensial
به طور نمایی، به صورت تصاعدی
ادامه...
بِه طُورِ نَمایی، بِه صورَت تَصاعُدی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی