جدول جو
جدول جو

معنی ekolog - جستجوی لغت در جدول جو

ekolog
زیست شناس، بوم شناس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ekolog
زیست شناس، بیوشیمی، فعّال محیط زیست، فعّالیّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
ekolog
زیست شناس، بوم شناس
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سرطان شناس، انکولوژیست
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
حفاظت گر، حفظ کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
از نظر زیست محیطی، از نظر بیولوژیکی
دیکشنری لهستانی به فارسی
زیست محیطی، زینت
دیکشنری لهستانی به فارسی
رنگ، محو شدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
زیست شناس، بوم شناس
دیکشنری هلندی به فارسی
زیست شناس، بوم شناس
دیکشنری آلمانی به فارسی
جانورشناس
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
زیست شناس، بوم شناس
دیکشنری لهستانی به فارسی
تکنولوژیست، فنّاور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
الهیات دان، متکلّم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
الهیات دان، امپراتور
دیکشنری لهستانی به فارسی
سرطان شناس، سرطانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
جانورشناس، از نظر جانورشناسی
دیکشنری لهستانی به فارسی
زیست محیطی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
از نظر زیست محیطی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی