معنی efisien - جستجوی لغت در جدول جو
efisien
کارآمد
ادامه...
کارآمَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
efisiensi
بازدهی، بهره وری
ادامه...
بازدِهی، بَهرِه وَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
koefisien
ضریب
ادامه...
ضَریب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
eisen
تقاضا کردن، مطالبه کردن، تقاضاها، تحمیل کردن
ادامه...
تَقاضا کَردَن، مُطالِبِه کَردَن، تَقَاضَاها، تَحمیل کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
ketidakefisienan
بی کفایتی، ناکارآمدی
ادامه...
بی کِفایَتی، ناکارآمَدی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara tidak efisien
به طور ناکارآمد
ادامه...
بِه طُورِ ناکارآمَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara efisien
به طور کارآمد، به طور مؤثّر
ادامه...
بِه طُورِ کارآمَد، بِه طُورِ مُؤَثِّر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak efisien
غیر مؤثّر، کارآمد نیست
ادامه...
غِیرِ مُؤثِّر، کارآمَد نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی