معنی effervescente - جستجوی لغت در جدول جو
effervescente
فورانی، جوشان
ادامه...
فَوَرانی، جوشان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
effervescence
سرزندگی، جوشش
ادامه...
سَرزِندِگی، جوشِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
effervescent
فورانی، جوشان
ادامه...
فَوَرانی، جوشان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
efervescente
فورانی، جوشان
ادامه...
فَوَرانی، جوشان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
efervescente
فورانی، جوشان
ادامه...
فَوَرانی، جوشان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
effervescenza
سرزندگی، جوشش
ادامه...
سَرزِندِگی، جوشِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Effervescence
سرزندگی، جوشش
ادامه...
سَرزِندِگی، جوشِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Effervescent
فورانی، جوشان
ادامه...
فَوَرانی، جوشان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
effervescentemente
به طور جوشان، جوشان
ادامه...
بِه طُورِ جوشان، جوشان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
de manière effervescente
به طور جوشان، جوشان
ادامه...
بِه طُورِ جوشان، جوشان
دیکشنری فرانسوی به فارسی