معنی eclodir - جستجوی لغت در جدول جو
eclodir
تخم گذاری کردن، دریچه
ادامه...
تُخم گُذاری کَردَن، دَریچِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
explodir
انفجار کردن، منفجر شدن
ادامه...
اِنفِجار کَردَن، مُنفَجِر شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
eludir
دور زدن، اجتناب کنید، طفره رفتن، فرار کردن، هیجان زده کردن
ادامه...
دُور زَدَن، اِجتِناب کُنید، طَفرِه رَفتَن، فَرار کَردَن، هَیَجان زَدِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
erodir
فرسایش یافتن، فرسایش
ادامه...
فَرسایِش یافتَن، فَرسایِش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
eludir
فرار کردن
ادامه...
فَرار کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی