معنی dottore - جستجوی لغت در جدول جو
dottore
پزشک، دکتر
ادامه...
پِزِشک، دُکتُر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pittore
نقّاش
ادامه...
نَقَّاش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
adottare
اتّخاذ کردن، اتّخاذ
ادامه...
اِتِّخاذ کَردَن، اِتِّخاذ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dettare
دستور دادن، دیکته کردن
ادامه...
دَستور دادَن، دیکتِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
donatore
اهداکننده
ادامه...
اِهداکُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
lottare
جستجو کردن، مبارزه کن، دست و پنجه نرم کردن، کشتی گرفتن، مبارزه کردن
ادامه...
جُستُجو کَردَن، مُبارِزِه کُن، دَست و پَنجِه نَرم کَردَن، کُشتی گِرِفتَن، مُبارِزِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
lettore
خواننده
ادامه...
خوانَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
doctor
پزشک، دکتر
ادامه...
پِزِشک، دُکتُر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
doutor
پزشک، دکتر
ادامه...
پِزِشک، دُکتُر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
attore
بازیگر
ادامه...
بازیگَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dotare
اهدا کردن، تجهیز کردن
ادامه...
اِهدا کَردَن، تَجهیز کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dolore
اندوه، درد، آسیب رسانی
ادامه...
اَندوه، دَرد، آسیب رِسانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
doktor
پزشک، دکتر
ادامه...
پِزِشک، دُکتُر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
motore
موتوری، موتور
ادامه...
موتوری، مُوتُور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی