معنی dose - جستجوی لغت در جدول جو
dose
دوز
ادامه...
دوز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dose
دوز
ادامه...
دوز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dose
دوز
ادامه...
دوز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rose
صورتی
ادامه...
صورَتی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Pose
ژست گرفتن
ادامه...
ژِست گِرِفتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
doce
دلپذیر، شیرین
ادامه...
دِلپَذیر، شیرین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Lose
از دست دادن
ادامه...
اَز دَست دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dose
دوز
ادامه...
دوز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nose
بو کردن، بینی
ادامه...
بو کَردَن، بینی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dos
دوبارگی، دو
ادامه...
دُوبارِگی، دُو
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
balanceándose
چرخان، تاب خوردن
ادامه...
چَرخان، تاب خُوردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
aproximándose
در حال نزدیک شدن، نزدیک شدن
ادامه...
دَر حالِ نَزدیک شُدَن، نَزدیک شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
retorciéndose
جنبش کنان، پیچ خوردن
ادامه...
جُنبِش کُنان، پیچ خُوردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
riéndose
با خنده، خندیدن
ادامه...
با خَندِه، خَندیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی