معنی dondolare - جستجوی لغت در جدول جو
dondolare
سنگین کردن، تاب
ادامه...
سَنگین کَردَن، تاب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pendolare
رفت و آمد کردن، مسافر، مسافر روزانه
ادامه...
رَفت و آمَد کَردَن، مُسافِر، مُسافِر روزانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
consolare
دلداری دادن، کنسولی، راحت دادن
ادامه...
دِلداری دادَن، کُنسولی، راحَت دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ondulare
موج دار کردن، موج دار
ادامه...
مُوج دار کَردَن، مُوج دار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی