disordinare آشفتگی ایجاد کردن، به هم ریختن، بی نظمی ایجاد کردن، نامرتّب کردن ادامه... آشُفتِگی ایجاد کَردَن، بِه هَم ریختَن، بی نَظمی ایجاد کَردَن، نامُرَتَّب کَردَن دیکشنری ایتالیایی به فارسی