جدول جو
جدول جو

معنی disiplin - جستجوی لغت در جدول جو

disiplin
انضباطی، نظم و انضباط، انضباط، منضبط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
disiplin
انضباط، نظم و انضباط
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

disiplin diri
دارای انضباط شخصی، خود انضباطی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak disiplin
بی انضباط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara disiplin
انضباطی، با انضباط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendisiplinkan
انضباط برقرار کردن، نظم و انضباط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
disiplin etmek
انضباط برقرار کردن، به نظم و انضباط
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
disiplinli bir şekilde
انضباطی، به شیوه ای منضبط
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
disiplinsiz
بی انضباط
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
discipline
انضباط، نظم و انضباط
دیکشنری هلندی به فارسی
disciplina
انضباط، نظم و انضباط
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
disciplina
انضباط، نظم و انضباط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Disziplin
انضباط، نظم و انضباط
دیکشنری آلمانی به فارسی
discipline
انضباط، نظم و انضباط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
discipliné
منضبط، نظم و انضباط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
disciplina
انضباط، نظم و انضباط
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
disiplinli
انضباطی، منضبط
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kendi disiplinli
دارای انضباط شخصی، خود منضبط
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی