معنی dipendente - جستجوی لغت در جدول جو
dipendente
معتاد، کارمند، وابسته
ادامه...
مُعتاد، کارمَند، وابَستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
indipendente
مستقل
ادامه...
مُستَقِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dependente
وابسته
ادامه...
وابَستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dependiente
وابسته
ادامه...
وابَستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
discendente
نسل، نزولی
ادامه...
نَسل، نُزُولی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dipendenza
اتّکا، وابستگی، اعتیاد
ادامه...
اِتِّکا، وابَستِگی، اِعتِیاد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dipendere
وابسته بودن، بستگی دارد
ادامه...
وابَستِه بودَن، بَستِگی دارَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pendente
افتاده، آویز
ادامه...
اُفتادِه، آویز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
indipendentemente
به طور مستقل
ادامه...
بِه طُورِ مُستَقِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
interdipendente
وابسته به یکدیگر، وابسته به هم
ادامه...
وابَستِه بِه یِکدیگَر، وابَستِه بِه هَم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
in modo interdipendente
به طور وابسته به یکدیگر، به طور متقابل
ادامه...
بِه طُورِ وابَستِه بِه یِکدیگَر، بِه طُورِ مُتِقابِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی