معنی derleme - جستجوی لغت در جدول جو
derleme
مجموعه، تالیف
ادامه...
مَجموعِه، تَالیف
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
derlemek
جمع آوری کردن، کامپایل کردن، تدوین کردن
ادامه...
جَمع آوَری کَردَن، کامپایل کردن، تَدوین کَردَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
terleme
تعریق، عرق کردن
ادامه...
تَعرِیق، عَرَق کَردَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
demlemek
دم کردن
ادامه...
دَم کَردَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
değerleme
ارزش گذاری
ادامه...
اَرزِش گُذاری
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
gürleme
غرغر کردن، غرّش
ادامه...
غُرغُر کَردَن، غُرِّش
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ilerleme
پیشبرد، پیشرفت
ادامه...
پیشبُرد، پیشرَفت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
terlemek
عرق ریختن، عرق کردن
ادامه...
عَرَق ریختَن، عَرَق کَردَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ekleme
اضافه، اضافه کردن، درج
ادامه...
اِضافِه، اِضافِه کَردَن، دَرج
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
deneme
مقاله، تلاش
ادامه...
مَقالِه، تَلاش
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
delme
سوراخ کاری، حفّاری
ادامه...
سوراخ کاری، حَفّاری
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی