معنی dereva - جستجوی لغت در جدول جو
dereva
راننده خودرو، راننده
ادامه...
رانَندِه خودرُو، رانَندِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pereza
کاهلی، تنبلی
ادامه...
کاهِلی، تَنبَلی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
derivar
رانشیدن، استخراج کردن
ادامه...
رانِشیدَن، اِستِخراج کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mereka
آنها
ادامه...
آنها
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mereda
فروکش کردن، فروکش کرد
ادامه...
فُروکِش کَردَن، فُروکِش کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dureza
برندگی، سختی
ادامه...
بُرَندِگی، سَختی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
derivar
رانشیدن، استخراج کردن
ادامه...
رانِشیدَن، اِستِخراج کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
defesa
حمایت، دفاع
ادامه...
حِمایَت، دِفاع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
delega
واگذاری، هیئت نمایندگی
ادامه...
واگُذاری، هَیئَت نَمَایَندِگی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dureza
برندگی، سختی
ادامه...
بُرَندِگی، سَختی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
direta
مستقیم بودن، مستقیم
ادامه...
مُستَقیم بودَن، مُستَقیم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
werevu
تیزبینی، هوشمند، عقلانیّت، زرنگی، هوشمندی
ادامه...
تیزبینی، هوشمَند، عَقلانیَّت، زِرَنگی، هوشمَندی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
delega
واگذار کردن، نماینده
ادامه...
واگُذار کَردَن، نَمَایَندِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
dereva wa teksi
راننده تاکسی
ادامه...
رانَندِه تاکسی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
dereva wa lori
کامیون دار، راننده کامیون
ادامه...
کامیون دار، رانَندِه کامیون
دیکشنری سواحیلی به فارسی