معنی deportare - جستجوی لغت در جدول جو
deportare
اخراج کردن، تبعید
ادامه...
اِخراج کَردَن، تَبعِید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
deporteren
اخراج کردن، تبعید
ادامه...
اِخراج کَردَن، تَبعِید
دیکشنری هلندی به فارسی
deporre
عزل کردن، دراز کشیدن
ادامه...
عَزل کَردَن، دِراز کِشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
esortare
ترغیب کردن، تشویق، فشار آوردن
ادامه...
تَرغِیب کَردَن، تَشوِیق، فِشار آوَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
denotare
نشانه گذاری کردن، نشان می دهد
ادامه...
نِشانِه گُذاری کَردَن، نِشان می دَهَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
decorare
تزئین کردن، تزئین کنید
ادامه...
تَزئِین کَردَن، تَزئِین کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
reportar
گزارش دادن، گزارش دهید
ادامه...
گُزارِش دادَن، گُزارِش دَهید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
deportatie
اخراج، تبعید
ادامه...
اِخراج، تَبعِید
دیکشنری هلندی به فارسی
importare
مهمّ بودن، واردات، وارد کردن
ادامه...
مُهِمّ بودَن، وارِدات، وارِد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
deportar
اخراج کردن، تبعید
ادامه...
اِخراج کَردَن، تَبعِید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
esportare
صادر کردن، صادرات
ادامه...
صادِر کَردَن، صادِرات
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
deplorare
تأسف خوردن، ابراز تأسف
ادامه...
تَأسُف خُوردَن، اِبراز تَأسُف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
depositare
سپردن، سپرده گذاری
ادامه...
سِپُردَن، سِپُردِه گُذاری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
deformare
تحریف کردن، تغییر شکل دادن، تاب برداشتن
ادامه...
تَحرِیف کَردَن، تَغییر شِکل دادَن، تاب بَرداشتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
asportare
حذف کردن، حذف کنید
ادامه...
حَذف کَردَن، حَذف کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
deportasi
اخراج، تبعید
ادامه...
اِخراج، تَبعِید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
deportar
اخراج کردن، تبعید
ادامه...
اِخراج کَردَن، تَبعِید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
portare
حمل کردن، آوردن
ادامه...
حَمل کَردَن، آوَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی