معنی damai - جستجوی لغت در جدول جو
damai
آرام طلب، صلح، آرام
ادامه...
آرام طَلَب، صُلح، آرام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ramai
شلوغ
ادامه...
شُلوغ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan damai
با آرامش، به صورت مسالمت آمیز
ادامه...
با آرامِش، بِه صورَتِ مُسالِمَت آمیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
cinta damai
آشتی طلب، عاشق صلح
ادامه...
آشتی طَلَب، عاشِق صُلح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendamaikan
واسطه گری کردن، آشتی دادن، صلح دادن
ادامه...
واسِطِه گَری کَردَن، آشتی دادَن، صُلح دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kedamaian
آرامی، صلح
ادامه...
آرامی، صُلح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
perdamaian
دلجویی، صلح
ادامه...
دِلجویی، صُلح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pendukung perdamaian
صلح طلب، حامی صلح
ادامه...
صُلح طَلَب، حامی صُلح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pendamaian
آرام سازی، آشتی
ادامه...
آرام سازی، آشتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara damai
صلح آمیز، به صورت مسالمت آمیز
ادامه...
صُلح آمیز، بِه صورَتِ مُسالِمَت آمیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak dapat didamaikan
غیرقابل آشتی، آشتی ناپذیر
ادامه...
غِیرِقابِلِ آشتی، آشتی ناپَذیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی