معنی cukup - جستجوی لغت در جدول جو
cukup
کافی، بسه، کافی بودن
ادامه...
کافی، بَسَه، کافی بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
cukup besar
قابل توجّه، به اندازه کافی بزرگ
ادامه...
قابِلِ تَوَجُّه، بِه اَندازِه کافی بُزُرگ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kecukupan
کفایت
ادامه...
کِفایَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketidakcukupan
عدم کفایت، نارسایی، ناکافی بودن
ادامه...
عَدَمِ کِفایَت، نارِسایی، ناکافی بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara tidak cukup
به طور ناکافی، به اندازه کافی
ادامه...
بِه طُورِ ناکافی، بِه اَندازِه کافی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara cukup
به طور کافی، به اندازه کافی
ادامه...
بِه طُورِ کافی، بِه اَندازِه کافی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak cukup
ناکافی، کافی نیست
ادامه...
ناکافی، کافی نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی