معنی critico - جستجوی لغت در جدول جو
critico
بحرانی، منتقد
ادامه...
بُحرانی، مُنتَقِد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
críptico
مبهم، مرموز
ادامه...
مُبهَم، مَرموز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ipercritico
افراطی در انتقاد، فوق بحرانی
ادامه...
اِفراطی دَر اِنتِقاد، فُوقِ بُحرانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
eccessivamente critico
منتقدانه، بیش از حد انتقادی
ادامه...
مُنتَقِدانِه، بیش اَز حَد اِنتِقادی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
risico
ریسک پذیری، خطر
ادامه...
ریسک پَذیری، خَطَر
دیکشنری هلندی به فارسی
cinico
بدبین
ادامه...
بَدبین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cético
شک دار، مشکوک
ادامه...
شَک دار، مَشکوک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mitico
اسطوره ای
ادامه...
اُسطورِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
clinico
کلینیکی، بالینی
ادامه...
کِلینیکی، بالینی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
chimico
شیمیایی
ادامه...
شیمیایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
criativo
خلّاق
ادامه...
خَلّاق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
crítica
انتقاد
ادامه...
اِنتِقاد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
crítico
بحرانی، انتقادی، قضاوتگر
ادامه...
بُحرانی، اِنتِقادی، قِضاوَتگَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
criticar
انتقاد کردن، انتقاد کنید
ادامه...
اِنتِقاد کَردَن، اِنتِقاد کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ritmico
موزون، ریتمیک
ادامه...
مَوزون، ریتمیک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
prático
عملی
ادامه...
عَمَلی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pratico
عملی
ادامه...
عَمَلی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
críptico
مبهم، مرموز
ادامه...
مُبهَم، مَرموز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
crítica
انتقاد
ادامه...
اِنتِقاد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
criticar
انتقاد کردن، انتقاد کنید
ادامه...
اِنتِقاد کَردَن، اِنتِقاد کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
crítico
بحرانی، انتقادی، قضاوتگر
ادامه...
بُحرانی، اِنتِقادی، قِضاوَتگَر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
criptico
مبهم، مرموز
ادامه...
مُبهَم، مَرموز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
critica
انتقاد
ادامه...
اِنتِقاد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
non critico
بی توجّه، انتقادی نیست
ادامه...
بی تَوَجُّه، اِنتِقادی نیست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی