معنی credere - جستجوی لغت در جدول جو
credere
باور کردن، باور کنید
ادامه...
باوَر کَردَن، باوَر کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
eccedere
فراتر رفتن، تجاوز کند
ادامه...
فَراتَر رَفتَن، تَجاوُز کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
creer
باور کردن، باور کنید
ادامه...
باوَر کَردَن، باوَر کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ceder
تحویل دادن، دادن، تسلیم کردن، گذشتن
ادامه...
تَحویل دادَن، دادَن، تَسلِیم کَردَن، گُذَشتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cadere
افتادن، سقوط، به زمین افتادن، زمین خوردن، سقوط کردن
ادامه...
اُفتادَن، سُقوط، بِه زَمین اُفتادَن، زَمین خُوردَن، سُقوط کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
credor
دائن، طلبکار
ادامه...
دائِن، طَلَبکار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vedere
دیدن، ببینید
ادامه...
دیدَن، بِبینید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
radere
اصلاح کردن، تراشیدن
ادامه...
اِصلاح کَردَن، تَراشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ridere
پوزخند زدن، بخند، خندیدن
ادامه...
پوزخَند زَدَن، بِخَند، خَندیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
creare
ایجاد کردن، ایجاد کنید
ادامه...
ایجاد کَردَن، ایجاد کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sedere
صندلی گذاشتن، بنشین
ادامه...
صَندَلی گُذاشتَن، بِنِشین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
crecer
رشد کردن، رشد کنند
ادامه...
رُشد کَردَن، رُشد کُنَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cremeren
سوزاندن جسد، سوزاندن
ادامه...
سوزاندَن جَسَد، سوزاندَن
دیکشنری هلندی به فارسی
erodere
فرسایش یافتن، فرسایش
ادامه...
فَرسایِش یافتَن، فَرسایِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cedere
تحویل دادن، تسلیم شدن، گذشتن
ادامه...
تَحویل دادَن، تَسلِیم شُدَن، گُذَشتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
chiedere
پرسش کردن، بپرسید، پرس و جو کردن، پرسیدن
ادامه...
پُرسِش کَردَن، بِپُرسید، پُرس و جو کَردَن، پُرسیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rendere
ارائه دادن، دادن
ادامه...
اِرائِه دادَن، دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
credenze
اعتقادات، باورها
ادامه...
اِعتِقادات، باوَرها
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cremare
سوزاندن جسد، سوزاندن
ادامه...
سوزاندَن جَسَد، سوزاندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
crepare
ترک خوردن، بمیر
ادامه...
تَرَک خُوردَن، بِمیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
crescere
پرورش دادن، رشد کنند، رشد کردن
ادامه...
پَروَرِش دادَن، رُشد کُنَند، رُشد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
crudele
ظالم، بی رحمانه
ادامه...
ظالِم، بی رَحمانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
accedere
دسترسی داشتن، وارد شوید
ادامه...
دَسترَسی داشتَن، وارِد شِوید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
predire
آشکار کردن، پیش بینی کنید، پیش بینی کردن
ادامه...
آشکار کَردَن، پیش بینی کُنید، پیش بینی کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
premere
فشار دادن، را فشار دهید
ادامه...
فِشار دادَن، را فِشار دَهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
perdere
نشت کردن، از دست دادن
ادامه...
نَشت کَردَن، اَز دَست دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
prendere
آوردن، گرفتن، برداشتن، دست گرفتن
ادامه...
آوَردَن، گِرِفتَن، بَرداشتَن، دَست گِرِفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ceder
تسلیم کردن، تسلیم شدن، گذشتن، تحویل دادن
ادامه...
تَسلِیم کَردَن، تَسلِیم شُدَن، گُذَشتَن، تَحویل دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی