معنی creare - جستجوی لغت در جدول جو
creare
ایجاد کردن، ایجاد کنید
ادامه...
ایجاد کَردَن، ایجاد کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
urlare
غرّیدن، فریاد زدن
ادامه...
غُرّیدَن، فَریاد زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
covare
تخم گذاری کردن، نوزادان
ادامه...
تُخم گُذاری کَردَن، نوزادان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ideare
اختراع کردن، تدبیر
ادامه...
اِختِراع کَردَن، تَدبِیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
frenare
ترمز کردن، ترمز، محدود کردن
ادامه...
تُرمُز کَردَن، تُرمُز، مَحدود کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
remare
پارویی زدن، ردیف
ادامه...
پارویی زَدَن، رَدیف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tremare
لرزیدن
ادامه...
لَرزیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
urtare
برخورد کردن، دست انداز، کوبیدن
ادامه...
برخورد کَردَن، دَست اَنداز، کوبیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cremar
سوزاندن جسد، سوزاندن
ادامه...
سوزاندَن جَسَد، سوزاندَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
credere
باور کردن، باور کنید
ادامه...
باوَر کَردَن، باوَر کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
citare
ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
ادامه...
اِرجاع دادَن، نَقلِ قُول، نَقلِ قُول کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cercare
جستجو کردن، به دنبال
ادامه...
جُستُجو کَردَن، بِه دُنبال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cenare
شام خوردن، شام بخور
ادامه...
شام خُوردَن، شام بُخُور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
errare
اشتباه کردن، اشتباه کن
ادامه...
اِشتِباه کَردَن، اِشتِباه کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
drenare
آب کشیدن، تخلیه
ادامه...
آب کِشیدَن، تَخلِیَه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Dreary
غمگین، دلگیر
ادامه...
غَمگین، دِلگیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
creatore
ایجادکننده، خالق
ادامه...
ایجادکُنَندِه، خالِق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
curare
پرستاری کردن، درمان، درمان کردن، مراقبت کردن
ادامه...
پَرَستاری کَردَن، دَرمان، دَرمان کَردَن، مُراقِبَت کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricreare
دوباره ساختن، بازآفرینی
ادامه...
دُوبارِه ساختَن، بازآفرینی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cierre
بستن، بسته شدن
ادامه...
بَستَن، بَستِه شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
crepare
ترک خوردن، بمیر
ادامه...
تَرَک خُوردَن، بِمیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cremare
سوزاندن جسد، سوزاندن
ادامه...
سوزاندَن جَسَد، سوزاندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cerare
موم مالیدن، موم
ادامه...
موم مالیدَن، موم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
crear
ایجاد کردن، ایجاد کنید
ادامه...
ایجاد کَردَن، ایجاد کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
croire
باور کردن، باور کنید
ادامه...
باوَر کَردَن، باوَر کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
criard
جلوه گر، فریاد زدن، زشت، فریاد زننده
ادامه...
جِلوِه گَر، فَریاد زَدَن، زِشت، فَریاد زَنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Prepare
آماده کردن
ادامه...
آمادِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
curvare
منحنی شدن، منحنی
ادامه...
مُنحَنی شُدَن، مُنحَنی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cremar
سوزاندن جسد، سوزاندن
ادامه...
سوزاندَن جَسَد، سوزاندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
crecer
رشد کردن، رشد کنند
ادامه...
رُشد کَردَن، رُشد کُنَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Create
ایجاد کردن
ادامه...
ایجاد کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Crease
چروک انداختن، چین
ادامه...
چُروک اَنداختَن، چین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pregare
دعا کردن، دعا کن
ادامه...
دُعا کَردَن، دُعا کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
armare
تجهیز کردن، بازو
ادامه...
تَجهیز کَردَن، بازو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Grease
چرب کردن
ادامه...
چَرب کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی