معنی corteggiare - جستجوی لغت در جدول جو
corteggiare
دادگاه کردن، گول زدن
ادامه...
دادگاه کَردَن، گول زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sorseggiare
جرعه ای نوشیدن، جرعه جرعه
ادامه...
جُرعِه ای نوشیدَن، جُرعِه جُرعِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
corteggiatore
خواستگار
ادامه...
خواستِگار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
corteggiante
یاری کننده، خوٰاستگاری
ادامه...
یاری کُنَندِه، خوٰاستِگاری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ormeggiare
پارک کردن، لنگر انداختن
ادامه...
پارک کَردَن، لَنگَر اَنداختَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی