معنی correre - جستجوی لغت در جدول جو
correre
دویدن، اجرا کنید
ادامه...
دَویدَن، اِجرا کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
torcere
پیچاندن، پیچ و تاب، چرخاندن
ادامه...
پیچاندَن، پیچ و تاب، چَرخاندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ripercorrere
دوباره دنبال کردن، ردیابی مجدّد
ادامه...
دُوبارِه دُنبال کَردَن، رَدیابی مُجَدَّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
correre rapidamente
دویدن سریع، سریع اجرا کن
ادامه...
دَویدَن سَریع، سَریع اِجرا کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
correre velocemente
دوندن، سریع بدو، دویدن، فرار کردن
ادامه...
دَوَندَن، سَریع بُدُو، دَویدَن، فَرار کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
orrore
روح انگیز، وحشت، وحشتناکی
ادامه...
روح اَنگیز، وَحشَت، وَحشَتناکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
morrer
مردن، برای مردن
ادامه...
مُردَن، بَرایِ مُردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mordere
گاز گرفتن
ادامه...
گاز گِرِفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
correct
صحیح، درست است، به درستی، به طور صحیح
ادامه...
صَحیح، دُرُست اَست، بِه دُرُستی، بِه طُورِ صَحیح
دیکشنری هلندی به فارسی
ocorrer
رخ دادن، رخ دهد
ادامه...
رُخ دادَن، رُخ دَهَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
correto
صحیح، درست است، درست
ادامه...
صَحیح، دُرُست اَست، دُرُست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
coprire
پوشش دادن، پوشش، پوشاندن، دامنه داشتن، کلاه گذاشتن
ادامه...
پوشِش دادَن، پوشِش، پوشاندَن، دامَنِه داشتَن، کُلاه گُذاشتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
scorrere
اسکرول کردن، اسکرول کنید، جاری شدن
ادامه...
اِسکُرول کَردَن، اِسکُرول کُنید، جاری شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
correlare
رابطه برقرار کردن، همبستگی
ادامه...
رابِطِه بَرقَرار کَردَن، هَمبَستِگی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cortese
آبرومندانه، مؤدّب، مهربان
ادامه...
آبرُومَندانِه، مُؤَدَّب، مِهرَبان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sorgere
پدید آمدن، بوجود می آیند
ادامه...
پَدید آمَدَن، بِوُجود می آیَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
carrera
حرفه
ادامه...
حِرفِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
correct
درست، درست است، صحیح
ادامه...
دُرُست، دُرُست اَست، صَحیح
دیکشنری فرانسوی به فارسی
correr
دویدن، اجرا کنید
ادامه...
دَویدَن، اِجرا کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
correr
دویدن، اجرا کنید
ادامه...
دَویدَن، اِجرا کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ricorrere
پناه بردن، توسّل
ادامه...
پَناه بُردَن، تَوَسُّل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
incorrere
تحمّل کردن، متحمّل شدن
ادامه...
تَحَمُّل کَردَن، مُتِحَمِّل شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
trascorrere
گذشتن، خرج کردن
ادامه...
گُذَشتَن، خَرج کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی