معنی convulsivo - جستجوی لغت در جدول جو
convulsivo
دورانی، تشنّجی
ادامه...
دَوَرانی، تَشَنُّجی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
convulsivo
دورانی، تشنّجی
ادامه...
دَوَرانی، تَشَنُّجی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
convulsivo
دورانی، تشنّجی
ادامه...
دَوَرانی، تَشَنُّجی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
convulsion
لرزندگی، تشنّج
ادامه...
لَرزَندِگی، تَشَنُّج
دیکشنری فرانسوی به فارسی
compulsivo
اجباری
ادامه...
اِجباری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
convulsión
لرزندگی، تشنّج
ادامه...
لَرزَندِگی، تَشَنُّج
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
compulsivo
اجباری
ادامه...
اِجباری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
compulsivo
اجباری
ادامه...
اِجباری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Convulsive
دورانی، تشنّجی
ادامه...
دَوَرانی، تَشَنُّجی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
convulsief
دورانی، تشنّجی، به طور تشنّجی
ادامه...
دَوَرانی، تَشَنُّجی، بِه طُورِ تَشَنُّجی
دیکشنری هلندی به فارسی
convulsif
دورانی، تشنّجی
ادامه...
دَوَرانی، تَشَنُّجی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
convulsão
لرزندگی، تشنّج
ادامه...
لَرزَندِگی، تَشَنُّج
دیکشنری پرتغالی به فارسی
anticonvulsivo
ضد تشنّج
ادامه...
ضِد تَشَنُّج
دیکشنری اسپانیایی به فارسی