معنی compulsivo - جستجوی لغت در جدول جو
compulsivo
اجباری
ادامه...
اِجباری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
compulsivo
اجباری
ادامه...
اِجباری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
compulsivo
اجباری
ادامه...
اِجباری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Compulsive
اجباری
ادامه...
اِجباری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
convulsivo
دورانی، تشنّجی
ادامه...
دَوَرانی، تَشَنُّجی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
convulsivo
دورانی، تشنّجی
ادامه...
دَوَرانی، تَشَنُّجی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
compassivo
همدل، دلسوز
ادامه...
هَمدِل، دِلسوز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
convulsivo
دورانی، تشنّجی
ادامه...
دَوَرانی، تَشَنُّجی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
compulsief
به طور اجبار آمیز، اجباری
ادامه...
بِه طُورِ اِجبار آمیز، اِجباری
دیکشنری هلندی به فارسی
impulsivo
شورشی، تکانشی
ادامه...
شورِشی، تِکانِشی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
compulsif
اجباری
ادامه...
اِجباری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
compasivo
همدل، دلسوز
ادامه...
هَمدِل، دِلسوز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
impulsivo
شورشی، تکانشی
ادامه...
شورِشی، تِکانِشی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
impulsivo
شورشی، تکانشی
ادامه...
شورِشی، تِکانِشی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی