معنی cinta - جستجوی لغت در جدول جو
cinta
عشق
ادامه...
عِشق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
cinza
خاکی، خاکستری
ادامه...
خاکی، خاکِستَری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cita
استشهاد، قرار ملاقات، نقل قول
ادامه...
اِستِشهاد، قَرارِ مُلاقات، نَقلِ قُول
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cinta damai
آشتی طلب، عاشق صلح
ادامه...
آشتی طَلَب، عاشِق صُلح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencintai
دوست داشتن، عشق
ادامه...
دوست داشتَن، عِشق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan penuh cinta
عاشقانه، با عشق، با عشق و علاقه
ادامه...
عاشِقانِه، با عِشق، با عِشق و عَلاقِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kecintaan terhadap buku
کتاب دوستی، عشق به کتاب
ادامه...
کِتاب دوستی، عِشق بِه کِتاب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
jatuh cinta
شیفته، عاشق شدن
ادامه...
شیفتِه، عاشِق شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sucintamente
به طور مختصر
ادامه...
بِه طُورِ مُختَصَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pendekatan cinta
مغازله، رویکرد عشق
ادامه...
مُغازِلِه، رویکَرد عِشق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
incinta
باردار، حامله
ادامه...
باردار، حامِلِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
recintare
محصور کردن، حصار
ادامه...
مَحصور کَردَن، حِصار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sucintamente
به طور مختصر
ادامه...
بِه طُورِ مُختَصَر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tidak dicintai
غیر دوست داشته، بی عشق
ادامه...
غِیرِ دوست داشتِه، بی عِشق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی