معنی centralizzare - جستجوی لغت در جدول جو
centralizzare
متمرکز کردن
ادامه...
مُتِمَرکِز کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
decentralizzare
تمرکز زدایی کردن، غیرمتمرکز کردن
ادامه...
تَمَرکُز زُدایی کَردَن، غِیرِمُتِمَرکِز کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
neutralizzare
بی اثر کردن، خنثیٰ کردن
ادامه...
بی اَثَر کَردَن، خُنثیٰ کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
generalizzare
عمومیت دادن، تعمیم دادن
ادامه...
عُمومِیَت دادَن، تَعمیم دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
centralizar
متمرکز کردن
ادامه...
مُتِمَرکِز کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
centralizar
مرکز قرار دادن، متمرکز کردن
ادامه...
مَرکَز قَرار دادَن، مُتِمَرکِز کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی