معنی cedente - جستجوی لغت در جدول جو
cedente
واگذارکننده
ادامه...
واگُذارکُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cedente
واگذارکننده
ادامه...
واگُذارکُنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cedente
واگذارکننده
ادامه...
واگُذارکُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sedenta
با تشنگی، تشنه
ادامه...
با تِشنِگی، تِشنِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cedendo
تسلیم شده، تسلیم شدن
ادامه...
تَسلِیم شُدِه، تَسلِیم شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
decente
مناسب، شایسته
ادامه...
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
demente
دیوانه وار، زوال عقل
ادامه...
دیوانِه وار، زَوال عَقل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
recente
اخیراً، اخیر
ادامه...
اَخیراً، اَخیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
regente
نایب السلطنه، هادی
ادامه...
نایِب السَلطَنِه، هادی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sedento
تشنگی، تشنه
ادامه...
تِشنِگی، تِشنِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ardente
سخت، پرشور، سوزان
ادامه...
سَخت، پُرشور، سوزان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
carente
ناقص، نیازمند
ادامه...
ناقِص، نِیَازمَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
decente
مناسب، شایسته
ادامه...
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
demente
دیوانه، زوال عقل
ادامه...
دیوانِه، زَوال عَقل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
credenze
اعتقادات، باورها
ادامه...
اِعتِقادات، باوَرها
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gemente
ناله کننده، ناله
ادامه...
نالِه کُنَندِه، نالِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
recente
اخیراً، اخیر
ادامه...
اَخیراً، اَخیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
scadente
بی ارزش، فقیر، بی کیفیّت
ادامه...
بی اَرزِش، فَقیر، بی کِیفِیَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cegante
محروم کننده، کور کردن
ادامه...
مَحروم کُنَندِه، کور کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ardente
سخت، سوزاندن، سوزان، آتشی
ادامه...
سَخت، سوزاندَن، سوزان، آتَشی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
gerente
مدیر
ادامه...
مُدیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
recedente
مرده، اخیر
ادامه...
مُردِه، اَخیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cedent
واگذارکننده، کناره گیری
ادامه...
واگُذارکُنَندِه، کِنارِه گیری
دیکشنری لهستانی به فارسی
cedent
واگذارکننده، انتقال دهنده
ادامه...
واگُذارکُنَندِه، اِنتِقال دَهَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
pedante
فاضل نما، آدم ملّانطقی
ادامه...
فاضِل نَما، آدَم مُلّانُطَقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
decente
مناسب، شایسته
ادامه...
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cadence
ریتم، آهنگ
ادامه...
ریتم، آهَنگ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
acidente
حادثه، تصادف
ادامه...
حادثِه، تَصَادُف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vedette
ستاره داغ، برجسته
ادامه...
سِتارِه داغ، بَرجَستِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
regente
نایب السلطنه
ادامه...
نایِب السَلطَنِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
carente
ناقص، فاقد
ادامه...
ناقِص، فاقِد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cliente
مشتری
ادامه...
مُشتَری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pendente
افتاده، آویز
ادامه...
اُفتادِه، آویز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pedante
فاضل نما، آدم ملّانطقی
ادامه...
فاضِل نَما، آدَم مُلّانُطَقی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tenente
فرمانده کمکی، ستوان
ادامه...
فَرماندِه کُمَکی، سُتوان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی