معنی casuale - جستجوی لغت در جدول جو
casuale
تصادفی
ادامه...
تَصادُفی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
casual
غیررسمی، گاه به گاه
ادامه...
غیرِرَسمی، گاه بِه گاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
casual
غیررسمی، گاه به گاه
ادامه...
غیرِرَسمی، گاه بِه گاه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
casual
غیررسمی، گاه به گاه
ادامه...
غیرِرَسمی، گاه بِه گاه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
casual
غیررسمی، گاه به گاه
ادامه...
غیرِرَسمی، گاه بِه گاه
دیکشنری هلندی به فارسی
cassable
قابل شکستن، شکستنی
ادامه...
قابِلِ شِکَستَن، شِکَستَنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cascade
ریختن، آبشار
ادامه...
ریختَن، آبشار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
causare
علّت آوردن، علّت، فرصت دادن
ادامه...
عِلَّت آوَردَن، عِلَّت، فُرصَت دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
manuale
دستی، کتابچه راهنمای کاربر
ادامه...
دَستی، کِتابچِه راهنَمایِ کاربَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
kasual
غیررسمی، گاه به گاه
ادامه...
غیرِرَسمی، گاه بِه گاه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Casual
غیررسمی، گاه به گاه
ادامه...
غیرِرَسمی، گاه بِه گاه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
nasale
به طور بینی، بینی
ادامه...
بِه طُورِ بینی، بینی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
nasale
به طور بینی، بینی
ادامه...
بِه طُورِ بینی، بینی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی