معنی capo - جستجوی لغت در جدول جو
capo
رهبر گروه، رئیس
ادامه...
رَهبَر گُروه، رَئیس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
caro
گران، گران قیمت
ادامه...
گِران، گِران قِیمَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
caso
رابطه سطحی، مورد
ادامه...
رابِطِه سَطحی، مُورِد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
caro
گران، گران قیمت
ادامه...
گِران، گِران قِیمَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cupo
تاریک، غمگین، عبوس، ناامیدکننده
ادامه...
تاریک، غَمگین، عَبوس، نااُمیدکُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
campo
اردوگاه، زمینه
ادامه...
اُردوگاه، زَمینِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cavo
توخالی، کابل
ادامه...
تُوخَالِی، کابل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
caro
عزیز
ادامه...
عَزیز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
capovolgersi
واژگون شدن، وارونه شود
ادامه...
واژگون شُدَن، وارونِه شَوَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
scapolo
عزب، لیسانس
ادامه...
عَزَب، لِیسَانس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی