معنی capitano - جستجوی لغت در جدول جو
capitano
فرماندهی، کاپیتان
ادامه...
فَرماندِهی، کاپیتان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
capitanía
فرماندهی، کاپیتانی
ادامه...
فَرماندِهی، کاپیتانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
capitanato
رؤسایی، کاپیتان
ادامه...
رُؤَسایی، کاپیتان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mapigano
جنگجویی، مبارزه کردن، جنگ طلبی
ادامه...
جَنگجویی، مُبارِزِه کَردَن، جَنگ طَلَبی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
capito
فهمیده شده، فهمیده شد
ادامه...
فَهمیدِه شُدِه، فَهمیدِه شُد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی