جدول جو
جدول جو

معنی cacciare - جستجوی لغت در جدول جو

cacciare
شکار کردن، شکار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پایین زدن، لگد زدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
باز کردن گره ها، باز کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
چمن زدن، چمن زنی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
صورتکی، صورت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خط کشیدن، ردیابی، ردیابی کردن، نقشه کشیدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
واکسن زدن، واکسینه کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بار دادن، بار، بار سنگین کردن، بارگذاری کردن، شانه زدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خال خالی کردن، لکّه دار کردن، لکّه انداختن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اجازه دادن، ترک، ترک کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
انداختن، پرتاب، پرتاب کردن، راه اندازی کردن، ریختن، نیزه انداختن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
راه پیمایی کردن، راهپیمایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی