جدول جو
جدول جو

معنی błąd - جستجوی لغت در جدول جو

błąd
سهو، دست و پا چلفتی، خطا، عصمت، عیب، معیوب، اشتباه، مغالطه، لغزش
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سرگردان شدن، تعجّب
دیکشنری لهستانی به فارسی
سرگردان، تلو تلو خوردن، گذراندن، سپری شدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
محاسبه نادرست، محاسبات
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور گمراه کننده، به صورت گرافیکی
دیکشنری لهستانی به فارسی
گمراه کردن، گیج کننده
دیکشنری لهستانی به فارسی
آسیب پذیری، حسّاسیّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
اشتباه کردن، اشتباه کن، بد بنویس
دیکشنری لهستانی به فارسی