معنی błagalny - جستجوی لغت در جدول جو
błagalny
التماس کننده، التهاب
ادامه...
اِلتِماس کُنَندِه، اِلتِهاب
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
błagalnie
به طور التماس آمیز، التهاب، با التماس، با انتظار
ادامه...
بِه طُورِ اِلتِماس آمیز، اِلتِهاب، با اِلتِماس، با اِنتِظار
دیکشنری لهستانی به فارسی
banalny
تکراری، جهش
ادامه...
تِکرَاری، جَهش
دیکشنری لهستانی به فارسی