معنی ból - جستجوی لغت در جدول جو
ból
آسیب رسانی، آسیب
ادامه...
آسیب رِسانی، آسیب
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bol
فراوان
ادامه...
فَراوان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
de manera simbólica
به طور نمادین، به صورت نمادین
ادامه...
بِه طُورِ نَمادین، بِه صورَتِ نَمادین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
diabólico
شیطانی
ادامه...
شِیطانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
diabólicamente
شیطانی
ادامه...
شِیطانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
hiperbólico
افراطی، هذلولی
ادامه...
اِفراطی، هُذلولی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
hiperbólicamente
به طور اغراق آمیز، هذلولی
ادامه...
بِه طُورِ اِغراق آمیز، هُذلولی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
simbólico
نمادین
ادامه...
نَمادین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
metabólico
متابولیک
ادامه...
مِتابُولیک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
metabólicamente
از نظر متابولیکی، متابولیک
ادامه...
اَز نَظَرِ مِتابُولیکی، مِتابُولیک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de manera hiperbólicamente crítica
به طور انتقادی
ادامه...
بِه طُورِ اِنتِقادی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de maneira simbólica
به طور نمادین، به صورت نمادین
ادامه...
بِه طُورِ نَمادین، بِه صورَتِ نَمادین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
metabólico
متابولیک
ادامه...
مِتابُولیک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
simbólico
نمادین
ادامه...
نَمادین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
diabólico
شیطانی
ادامه...
شِیطانی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
hiperbólico
افراطی، هذلولی
ادامه...
اِفراطی، هُذلولی
دیکشنری پرتغالی به فارسی