معنی być - جستجوی لغت در جدول جو
być
بودن، بورسیّه تحصیلی
ادامه...
بودَن، بورسِیِّه تَحصیلی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tyć
چاق شدن، چاق
ادامه...
چاق شُدَن، چاق
دیکشنری لهستانی به فارسی
żyć
زندگی کردن، بیوگرافی
ادامه...
زِندِگی کَردَن، بیوُگِرافی
دیکشنری لهستانی به فارسی
myć
شستن
ادامه...
شُستَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
wyć
زوزه کشیدن
ادامه...
زوزِه کِشیدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
bić
شکنجه کردن، شکار غیرقانونی، کوبیدن، ضربه بزنید، ضربه زدن
ادامه...
شِکَنجِه کَردَن، شِکار غِیرِقانونی، کوبیدَن، ضَربِه بِزَنید، ضَربِه زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
być zajętym
مشغول بودن، جذب کنند
ادامه...
مَشغول بودَن، جَذب کُنَند
دیکشنری لهستانی به فارسی
być zadowolonym
راضی بودن، شکوفا شدن
ادامه...
راضی بودَن، شُکوفا شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
być winien
بدهکار بودن، بار
ادامه...
بِدِهکار بودَن، بار
دیکشنری لهستانی به فارسی
być świadkiem
شاهد بودن، اشرافیّت
ادامه...
شاهِد بودَن، اَشرافیَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
być stosownym
مفید بودن
ادامه...
مُفید بودَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
być pionierem
پیشگام شدن، نبوّت
ادامه...
پیشگام شُدَن، نَبُوَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
być odważnym
شجاع بودن، تشویق کنند
ادامه...
شُجاع بودَن، تَشوِیق کُنَند
دیکشنری لهستانی به فارسی
być geniuszem
دستکاری کردن
ادامه...
دَستکاری کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
być dobrym
خوب بودن، خوب لباس پوشیده
ادامه...
خوب بودَن، خوب لِباس پوشیدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
pozbyć się
رها کردن
ادامه...
رَها کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی