معنی butu - جستجوی لغت در جدول جو
butu
کند، صریح
ادامه...
کُند، صَریح
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
buta
کور
ادامه...
کور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kutu
خوردگی، زنگ زدگی
ادامه...
خُوردِگی، زَنگ زَدِگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
dutu
مادّه
ادامه...
مادِّه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
bubu
خاموش، گنگ
ادامه...
خاموش، گُنگ
دیکشنری سواحیلی به فارسی
but
هدف
ادامه...
هَدَف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
utu
انسانیّت، شخصیّت
ادامه...
اِنسانیَّت، شَخصیَّت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
membutuhkan pemeliharaan tinggi
نیازمند نگهداری زیاد، نیاز به نگهداری بالایی دارد
ادامه...
نِیَازمَندِ نِگَهداریِ زیاد، نِیَاز بِه نِگَهداری بالایی دارَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membutuhkan
نیاز داشتن، نیاز دارند، نیازمند
ادامه...
نِیَاز داشتَن، نِیَاز دارَند، نِیَازمَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebutuhan
ضرورت، نیاز دارند، نیاز، نیازمندی، نیازها
ادامه...
ضَرورَت، نِیَاز دارَند، نِیَاز، نِیَازمَندی، نِیَازهَا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mdhubutuaji
شکارچی، فعّال
ادامه...
شِکارچی، فَعّال
دیکشنری سواحیلی به فارسی