معنی budowa - جستجوی لغت در جدول جو
budowa
تعلیم، تعمید، ساخت، تولید
ادامه...
تَعلِیم، تَعمِید، ساخت، تَولِید
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
budować
ساختن، ساخت مهارت
ادامه...
ساختَن، ساخت مَهارَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
odbudowa
بازسازی مجدّد، تقدیم مجدّد
ادامه...
بازسازی مُجَدَّد، تَقدِیم مُجَدَّد
دیکشنری لهستانی به فارسی
budaya
فرهنگی، فرهنگ
ادامه...
فَرهَنگی، فَرهَنگ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ludowy
مردمی، گورکن
ادامه...
مَردُمی، گورکَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
kudoda
لنگیدن، صدمه زدن
ادامه...
لَنگیدَن، صَدَمِه زَدَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
umowa
توافق، موافق
ادامه...
تَوَافُق، مُوافِق
دیکشنری لهستانی به فارسی
budować sieć
شبکه سازی کردن، در شب
ادامه...
شَبَکِه سازی کَردَن، دَر شَب
دیکشنری لهستانی به فارسی
budować ścianę
دیوار ساختن، شال
ادامه...
دیوار ساختَن، شال
دیکشنری لهستانی به فارسی
budować most
پل زدن، کنترل کنید
ادامه...
پُل زَدَن، کُنتُرُل کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
budować mięśnie
قوی کردن، قوی
ادامه...
قَوی کَردَن، قَوی
دیکشنری لهستانی به فارسی
wbudowany
ساخت داخلی، ساختار
ادامه...
ساخت داخِلی، ساختار
دیکشنری لهستانی به فارسی
dobrze zbudowany
خوب ساخته شده، خوب انجام شد
ادامه...
خوب ساختِه شُدِه، خوب اَنجام شُد
دیکشنری لهستانی به فارسی
odbudować
بازسازی کردن، بازسازی کنید، تجدید
ادامه...
بازسازی کَردَن، بازسازی کُنید، تَجدید
دیکشنری لهستانی به فارسی
ponowna zabudowa
توسعه مجدّد، دوباره توسعه یابد
ادامه...
تَوسِعَه مُجَدَّد، دُوبارِه تَوسِعَه یابَد
دیکشنری لهستانی به فارسی