معنی brzydki - جستجوی لغت در جدول جو
brzydki
زشت، خشم
ادامه...
زِشت، خَشم
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rzadki
نادر، جهل، کمیاب، کمبود، کمتر شایع، کمتر ماهر، کامل بودن، متفرّق، متفکّرانه
ادامه...
نادِر، جَهل، کَمیاب، کَمبود، کَمتَر شایِع، کَمتَر ماهِر، کامِل بودَن، مُتِفَرِّق، مُتِفَکِّرانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی