معنی brzuszny - جستجوی لغت در جدول جو
brzuszny
شکمی، چرخشی
ادامه...
شِکَمی، چَرخِشی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
brzusznie
به طور شکمی، شکننده
ادامه...
بِه طُورِ شِکَمی، شِکَنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
bezduszny
بی رحم، مطلق
ادامه...
بی رَحم، مُطلَق
دیکشنری لهستانی به فارسی
grzeszny
گناه آلود، گناهکارانه
ادامه...
گُناه آلود، گُناهکارانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی