معنی bronkial - جستجوی لغت در جدول جو
bronkial
برونشی، برونش
ادامه...
بُرُونشی، بُرونش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bronşial
برونشی، برونش
ادامه...
بُرُونشی، بُرونش
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
bronquial
برونشی، برونش
ادامه...
بُرُونشی، بُرونش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
bronchial
برونشی، برونش، به طور برونشی
ادامه...
بُرُونشی، بُرونش، بِه طُورِ بُرونشی
دیکشنری آلمانی به فارسی
secara bronkial
به طور برونشی، برونش
ادامه...
بِه طُورِ بُرونشی، بُرونش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kwa njia ya bronkial
به طور برونشی، از طریق دستگاه برونش
ادامه...
بِه طُورِ بُرونشی، اَز طَریق دَستگاه بُرونش
دیکشنری سواحیلی به فارسی