معنی biografi - جستجوی لغت در جدول جو
biografi
زندگی نامه ای، بیوگرافی
ادامه...
زِندِگی نامِه ای، بیوُگِرافی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
biograficznie
از دیدگاه زندگینامه ای، به صورت اتوبیوگرافی
ادامه...
اَز دیدگاه زِندِگینامِه ای، بِه صورَت اُتوبیُوگِرافی
دیکشنری لهستانی به فارسی
autobiograficznie
از دیدگاه زندگینامه ای، از دور
ادامه...
اَز دیدگاه زِندِگینامِه ای، اَز دور
دیکشنری لهستانی به فارسی
autobiograficzny
زندگینامه ای، حیاتی
ادامه...
زِندِگینامِه ای، حَیاتی
دیکشنری لهستانی به فارسی
autobiograficamente
از دیدگاه زندگینامه ای، به صورت اتوبیوگرافی
ادامه...
اَز دیدگاه زِندِگینامِه ای، بِه صورَت اُتوبیُوگِرافی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
autobiografico
زندگینامه ای
ادامه...
زِندِگینامِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
secara autobiografi
از دیدگاه زندگینامه ای، به صورت اتوبیوگرافی
ادامه...
اَز دیدگاه زِندِگینامِه ای، بِه صورَت اُتوبیُوگِرافی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara biografi
از دیدگاه زندگینامه ای، از نظر بیوگرافی
ادامه...
اَز دیدگاه زِندِگینامِه ای، اَز نَظَرِ بیوُگِرافی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penulis biografi
زندگی نامه نویس
ادامه...
زِندِگی نامِه نِویس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
autobiograficamente
از دیدگاه زندگینامه ای، به صورت اتوبیوگرافی
ادامه...
اَز دیدگاه زِندِگینامِه ای، بِه صورَت اُتوبیُوگِرافی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
autobiografi
زندگینامه ای، زندگی نامه
ادامه...
زِندِگینامِه ای، زِندِگی نامِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
autobiografisch
از دیدگاه زندگینامه ای، زندگی نامه ای
ادامه...
اَز دیدگاه زِندِگینامِه ای، زِندِگی نامِه ای
دیکشنری آلمانی به فارسی
biografisch
زندگی نامه ای، بیوگرافی، از دیدگاه زندگینامه ای
ادامه...
زِندِگی نامِه ای، بیوُگِرافی، اَز دیدگاه زِندِگینامِه ای
دیکشنری هلندی به فارسی
biograficzny
زندگی نامه ای، زندگی نامه نویس
ادامه...
زِندِگی نامِه ای، زِندِگی نامِه نِویس
دیکشنری لهستانی به فارسی
biografico
زندگی نامه ای، بیوگرافی
ادامه...
زِندِگی نامِه ای، بیوُگِرافی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
biograficamente
از دیدگاه زندگینامه ای، از نظر بیوگرافی
ادامه...
اَز دیدگاه زِندِگینامِه ای، اَز نَظَرِ بیوُگِرافی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
biograficamente
از دیدگاه زندگینامه ای، از نظر بیوگرافی
ادامه...
اَز دیدگاه زِندِگینامِه ای، اَز نَظَرِ بیوُگِرافی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
biografisch
زندگی نامه ای، بیوگرافی
ادامه...
زِندِگی نامِه ای، بیوُگِرافی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Biograf
زندگی نامه نویس
ادامه...
زِندِگی نامِه نِویس
دیکشنری آلمانی به فارسی
biograaf
زندگی نامه نویس
ادامه...
زِندِگی نامِه نِویس
دیکشنری هلندی به فارسی
jiografia
زمین شناسی، جغرافیا
ادامه...
زَمین شِناسی، جُغرافیا
دیکشنری سواحیلی به فارسی
biyografik
زندگی نامه ای، بیوگرافی
ادامه...
زِندِگی نامِه ای، بیوُگِرافی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
biógrafo
زندگی نامه نویس
ادامه...
زِندِگی نامِه نِویس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
biógrafo
زندگی نامه نویس
ادامه...
زِندِگی نامِه نِویس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
biograf
زندگی نامه نویس، زندگی نامه ای
ادامه...
زِندِگی نامِه نِویس، زِندِگی نامِه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی
biografo
زندگی نامه نویس
ادامه...
زِندِگی نامِه نِویس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
autobiografisch
زندگینامه ای، از دیدگاه زندگینامه ای
ادامه...
زِندِگینامِه ای، اَز دیدگاه زِندِگینامِه ای
دیکشنری هلندی به فارسی