معنی binafsi - جستجوی لغت در جدول جو
binafsi
شخصی، شخصاً، خصوصی
ادامه...
شَخصی، شَخصاً، خُصوصی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mtu binafsi
فردی، یک فرد
ادامه...
فَردی، یِک فَرد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
asiyejali faida binafsi
ایثارگر، نسبت به منافع شخصی بی تفاوت است
ادامه...
ایثارگَر، نِسبَت بِه مَنافِع شَخصی بی تَفاوُت اَست
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ya kibinafsi
زندگینامه ای، شخصی، بین فردی
ادامه...
زِندِگینامِه ای، شَخصی، بینِ فَردی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
maajabu binafsi
ویژگی های عجیب و غریب، شگفتی شخصی
ادامه...
ویژِگی های عَجیب و غَریب، شِگِفتی شَخصی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa ubinafsi
به طور خودخوٰاهانه، برای خودخوٰاهی
ادامه...
بِه طُورِ خُودخوٰاهانِه، بَرایِ خُودخوٰاهی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kufanya kibinafsi
فردی سازی کردن، برای انجام شخصاً
ادامه...
فَردی سازی کَردَن، بَرایِ اَنجام شَخصاً
دیکشنری سواحیلی به فارسی
haki binafsi
خودسری، حقوق شخصی
ادامه...
خودسَری، حُقوق شَخصی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mwelekeo wa kibinafsi
فردگرایانه، جهت گیری شخصی
ادامه...
فَردگَرایانِه، جَهَت گیری شَخصی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mwenye faida binafsi
خودخوٰاه، منفعت طلب
ادامه...
خُودخوٰاه، مَنفَعَت طَلَب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kutokuwa na ubinafsi
نوع دوستی، از خودگذشتگی
ادامه...
نَوع دوستی، اَز خُودگُذَشتِگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ubinafsi
خودمحوری، خودخوٰاهی، انحصار، فردیت، ذهنیّت
ادامه...
خُودمِحوَری، خُودخوٰاهی، اِنحِصار، فَردِیَت، ذِهنِیَّت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ubinafsi wa ndani
درونی بودن، خود درونی
ادامه...
دَرونی بودَن، خُود دَرونی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ubinafsishaji
خصوصی سازی، شخصی سازی
ادامه...
خُصوصی سازی، شَخصی سازی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa njia isiyo ya kibinafsi
به طور بی احساس، به روشی غیرشخصی
ادامه...
بِه طُورِ بی اِحساس، بِه رَوِشی غِیرِشَخصی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa njia ya kibinafsi
از دیدگاه زندگینامه ای، به صورت شخصی، به طور فردگرایانه، به طور فردی، به طور بین فردی
ادامه...
اَز دیدگاه زِندِگینامِه ای، بِه صورَتِ شَخصی، بِه طُورِ فَردگَرایانِه، بِه طُورِ فَردی، بِه طُورِ بِینِ فَردی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa mtindo wa kibinafsi
به طور ذهنی، به سبک شخصی
ادامه...
بِه طُورِ ذِهنی، بِه سَبکِ شَخصی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kubinafsisha
سفارشی کردن، شخصی سازی، ملّی کردن، شخصی سازی کردن، خصوصی کردن
ادامه...
سِفارِشی کَردَن، شَخصی سازی، مِلّی کَردَن، شَخصی سازی کَردَن، خُصوصی کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
binasa
نابود شدن، از بین رفتن
ادامه...
نابود شُدَن، اَز بِین رَفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kibinafsi
به صورت شخصی، شخصاً
ادامه...
بِه صورَتِ شَخصی، شَخصاً
دیکشنری سواحیلی به فارسی
bila ubinafsi
غیرخودخوٰاهانه، بدون خودخوٰاهی
ادامه...
غِیرِخُودخوٰاهانِه، بِدونِ خُودخوٰاهی
دیکشنری سواحیلی به فارسی