جدول جو
جدول جو

معنی biasa - جستجوی لغت در جدول جو

biasa
رایج، عادی، معمولی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عادت دادن، عادت کن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غیر استثنائی، خارق العاده نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ناآشنا، عادت نکردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور عادّی، از روی عادت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور عادّی، به طور معمول
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور برجسته، فوق العاده، به طور استثنائی، به طور فوق العاده، به طرز باورنکردنی، به طور شگفت انگیز، با قدرت، به صورت شگفت آور، به طور عالی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور غیرعادّی، غیرعادّی، غیرمعمول
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عالی، فوق العاده، استثنائی، شگفت انگیز، باور نکردنی، برتر، غلبه آور، غیرقابل تحمّل، شگفت آور، عظیم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عمومیت، عادت، عادات، عادّی، عادّی بودن، عادت پذیری، سادگی، ابتذال، معمولی بودن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نابود شدن، از بین رفتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طرز شگفت انگیز، به طرز شگفت انگیزی، به طور برجسته، با قدرت زیاد، به طور عالی، فوق العاده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور غیرمعمولی، به روشی غیر معمول، به طور غیر آشنا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
معمولاً
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جانبدار، مغرضانه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
توانستن، می تواند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سیاست
دیکشنری سواحیلی به فارسی
هزینه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غیر عادی، غیر معمول، غیرمعمولی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی