معنی bezosobowy - جستجوی لغت در جدول جو
bezosobowy
بی طرف، خنثیٰ
ادامه...
بی طَرَف، خُنثیٰ
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bezosobowo
به طور بی احساس، بی احساس
ادامه...
بِه طُورِ بی اِحساس، بی اِحساس
دیکشنری لهستانی به فارسی