معنی bezgraniczny - جستجوی لغت در جدول جو
bezgraniczny
بی کران، محروم کردن
ادامه...
بی کَران، مَحروم کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bezgranicznie
به طور بی حدّ و مرز، بدون پلک زدن
ادامه...
بِه طُورِ بی حَدّ و مَرز، بِدونِ پِلک زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی