معنی bezcenny - جستجوی لغت در جدول جو
bezcenny
بی قیمت، غیر قانونی
ادامه...
بی قِیمَت، غِیرِ قانونی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bezsenny
بی خواب، بدون درد
ادامه...
بی خواب، بِدونِ دَرد
دیکشنری لهستانی به فارسی
bezczelny
پررو، با وقاحت، بی ادب، بی شرم، بی احترام، بی لیاقت، گستاخ، جسور، شیطون
ادامه...
پُررو، با وِقاحَت، بی اَدَب، بی شَرم، بی اِحتِرام، بی لِیاقَت، گُستاخ، جَسور، شِیطون
دیکشنری لهستانی به فارسی
bezcennie
به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند، به طرز ناجور، به طور بی قیمت، بی قیمت
ادامه...
بِه طُورِ بی قِیمَت یا بِسیار اَرزِشمَند، بِه طَرزِ ناجور، بِه طُورِ بی قِیمَت، بی قِیمَت
دیکشنری لهستانی به فارسی