معنی berulang - جستجوی لغت در جدول جو
berulang
مکرّر، تکرار کرد
ادامه...
مُکَرَّر، تِکرَار کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
terulang
تکرار، تکرار کرد
ادامه...
تِکرَار، تِکرَار کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berjuang
جستجو کردن، مبارزه کن، تلاش کردن، دست و پنجه نرم کردن
ادامه...
جُستُجو کَردَن، مُبارِزِه کُن، تَلاش کَردَن، دَست و پَنجِه نَرم کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berhutang
بدهکار بودن، بدهکار
ادامه...
بِدِهکار بودَن، بِدِهکار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berguling
غلتیدن، غلت زدن
ادامه...
غَلتیدَن، غَلت زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berenang
شنا کردن
ادامه...
شِنا کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berlubang
پسمنده، سوراخ
ادامه...
پَسمَندِه، سوراخ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berkurang
کاهش یابنده، کاهش دهد، کم شدن، کاهش یافتن
ادامه...
کاهِش یابَندِه، کاهِش دَهَد، کَم شُدَن، کاهِش یافتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
beruban
سفید شده، خاکستری
ادامه...
سِفید شُدِه، خاکِستَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
belang
اهمّیت، علاقه
ادامه...
اَهَمّیَت، عَلاقِه
دیکشنری هلندی به فارسی
berulang kali
به طور مکرّر
ادامه...
بِه طُورِ مُکَرَّر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara berulang
مکرّراً، به طور مکرّر
ادامه...
مُکَرَّراً، بِه طُورِ مُکَرَّر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی