معنی berteman - جستجوی لغت در جدول جو
berteman
دوست شدن، دوست باشید
ادامه...
دوست شُدَن، دوست باشید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bertahan
تحمّل کردن، تحمّل کن، پافشاری کردن
ادامه...
تَحَمُّل کَردَن، تَحَمُّل کُن، پافِشاری کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berkesan
به یاد ماندنی، مؤثّر
ادامه...
بِه یاد ماندَنی، مُؤَثِّر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berkemah
اردوگاه زدن، کمپینگ
ادامه...
اُردوگاه زَدَن، کَمپینگ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berlemak
گوشتی، چرب
ادامه...
گوشتی، چَرب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pertemuan
همگرایی، جلسه
ادامه...
هَمگَرایی، جَلَسِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tertekan
دل شکسته، تأکید کرد، افسرده، آشفته، فشار داده شده
ادامه...
دِل شِکَستِه، تَأکید کَرد، اَفسُردِه، آشُفتِه، فِشار دادِه شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bertemu
ملاقات کردن، ملاقات کنید
ادامه...
مُلاقات کَردَن، مُلاقات کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bergema
تکرار کردن، پژواک کرد، بازتابی، طنین دار، بازتابیدن
ادامه...
تِکرار کَردَن، پِژواک کَرد، بازتابی، طَنین دار، بازتابیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی